روی موج و کرب و بلا – قسمت دوم – الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
موج امشب: الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
چشمانمم به ضریح دست جمعیتان که می افتد، نا خود آگاه یاد جمله «یا لیتنی کنت معکم» می افتم. مبهوت این آرزو می شوم، و خیره به شمایی که به آرزویتان رسیدید. اگر من هم بودم، مثل شما عمل می کردم؟ حالا که آن زمان نبودم، در این زمان می توانم به این آرزو برسم؟ می خواهم از شما بیشتر بشنوم و بدانم که می توان عزاداری برای آقایمان را نوعی یاری دانست؟ امشب پیچ دلم را از روی موج های دیگر رد می کنم تا به موج کرب و بلا برسم. و تا آخر ماه روی موج کرب و بلا می مانم. و اگر فرصت رفتن به مجلس را نداشته باشم. روی موج کرب و بلا را از دست نمی دهم.
ترتیب مطالعه نوشته ها:
۱
روی موج و کرب و بلا - قسمت اول - فرصت را غنیمت بشمار
۲
روی موج و کرب و بلا – قسمت دوم – الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
۳
روی موج و کرب و بلا – قسمت سوم – بس که دویدم عقب قافله
۴
روی موج و کرب و بلا – قسمت چهارم– منم حر گنه کار
۵
روی موج و کرب و بلا – قسمت پنجم –در رگ رگش نشانه ی خوی کریم بود
۶
روی موج و کرب و بلا – قسمت ششم –شرمنده ام من از حسن
۷
روی موج و کرب و بلا – قسمت هفتم– آب بیاورد یکی
۸
روی موج و کرب و بلا – قسمت هشتم– سوی میدان بلا شهزاده اکبر می رود
۹
روی موج و کرب و بلا – قسمت نهم – خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ای
۱۰
روی موج و کرب و بلا – قسمت دهم – همه از خیمه ها بیرون دویدند
دیدگاهها ۰